کشف حجاب آزاده صمدی و چند پرسش
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۶۸۸۹۸
چندی پیش رسانههای معاند با شادی خبر دادند که خانم صمدی در یک مراسم خاک سپاری به گفته آنها «بدون حجاب اجباری حاضر شد»، با این رفتار ایشان چند پرسش ایجاد میشود که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت.
به گزارش مشرق، امروز مرکز رسانه قوه قضائیه، در پی کشف حجاب خانم آزاده صمدی در مراسم تشییع پیکر یکی از هنرمندان، پس از اخذ دفاعیات متهم و اظهارات وکیل ایشان، بدلیل جریحه دار کردن اخلاق و عفت عمومی از طریق کشف حجاب، بازپرس دادسری فرهنگ و رسانه برای متهم قرار جلب به دادرسی صادر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین موضوع را بهانه قرار دادیم تا برخی از اخبار مرتبط با فعالیتهای به اصطلاح حرفهای خانم صمدی در میدان سینما را مرور کنیم. اینکه ایشان به یکباره به عنوان «تهیه کننده» مجوز ساخت فیلم گرفته است و انگار نه انگار که طی ۸ ماه گذشته از هر تلاشی برای ساختارشکنی و بیان سخنان ناهنجار و ضد امنیت ملی فروگذار نکرده است.
همان چند وقت پیش که در رسانههای معاند خبر کشف حجاب صمدی منتشر شد، آشکارا به نظر میرسید این خبر برای ضد انقلاب به اندازهای ارزشمند بود که رسانه انگلیسی صهیونیستی ایران وایر آن را تیتر یک صفحه اصلی کرد: با این تیتر «حضور پانتهآ بهرام و آزاده صمدی بدون حجاب اجباری در مراسمی عمومی»
این رفتار خانم صمدی با توحه به عملکرد ایشان در اغتشاشات اخیر هیچ جای شگفتی نداشت، تنها حرفی که میماند این است که با آرام شدن کشور، جنبش خود خوانده نیاز به خبر سازی داشت و اخباری از این دست به روشنی تلاشی است برای دمیدن بر خاکستر آشوبها.
*علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
اما آنچه که جای درنگ و بررسی و ژرف نگری دارد موافقت با تولید فیلمی با «تهیهکنندگی» صمدی است. پرسشی که در مواجهه با خبر صدور این مجوز پیش می آید این است که؛ آیا با پیش چشم آوردن مجموعه فعالیتهای این فرد در راستای ریختن هیزم بر آتش اغتشاشات، پر آشکار نبود که سرانجام به پرده دری و مقابله آشکار با قانون برمیخیزد؟
اگر کسی با جریان تولید فیلم آشنا باشد نیک میداند که ماهیت کارکرد و فعالیتهای«تهیهکننده» با «سرمایهگذار» فرق دارد. تهیه کننده حرفهای رابط میان بخش مادی (سرمایه گذار) و بخش هنری فیلم (کارگردان) است تا حقوق هر دو حفظ و سرمایه هم به خطر نیافتد.
حال با صدور مجوز ساخت برای تهیه کنندهای مواجه هستیم که سادهترین قوانین کشور را نمیداند یا بدتر زیر پا میگذارد! چگونه میتوان اختیار سرمایه و زحمت کار گروهی حداقل چهل نفره را به شخصی سپرد و امید داشت که در طول فرآیند بلند مدت پیش تولید، تولید و پسا تولید هم قانون را خود رعایت کند و هم به اجرای آن از سوی تمام گروه، نظارت داشته باشد؟
حرف آخر اینکه بیشک سازمان سینمایی طی ماههای اخیر با عملکرد خوب و مناسبی که داشته، ثابت کرده است که در مقابل هر قانون گریزیای خواهد ایستاد. تنها حرفی که میماند همه جانبه دیدن و تاکید بر دقت بیشتر بر موضوعاتی از این دست است، چرا که اگر بررسی دقیق صورت نگیرد، ممکن است باعث حواشی بسیار شود.
اگر شورای پروانه ساخت بتواند مسیری همچون شورای نظارت و ارزشیابی را در پیش بگیرد بیشک میتوان منتظر نتایجی درخشان بود. عملکرد شورای نظارت و ارزشیابی طی ۸ ماه سخت، سینمای کشور را بعد از فترت دوران همهگیری کرونا دوباره به اوج برگردانده است، و نگاه علمی مبتنی بر دانش و شناخت سینمایی این بخش، میتواند سرلوحهای برای دیگر بخشهای سینمای کشور باشد.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت کشف حجاب تهیه کننده رسانه معاند حجاب شورای نظارت پانته آ بهرام شورای پروانه ایران آزاده صمدی سلبریتی ضد انقلاب خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت تهیه کننده کشف حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۶۸۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نسل زد آمریکا علیه پدران اوانجلیست
تحولات و اعتراضات این روزهای دانشگاههای آمریکا، همه رسانهها را به گونهای تحت تاثیر قرار داده است. سلسله اعتراضات دانشجویان که کمتر از جامعه آمریکا انتظار میرفت، حالا به زد و خورد بین معترضان و پلیس ایالات متحده کشیده شده است. ایالاتمتحده که همواره خود را ملزم به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی میدانسته - پشتیبانی افراطی که بدون آمریکا، اسرائیلی وجود نداشت - در سطح نخبگانش دچار یک تضاد عجیب و عمیق با سیاستمداران و دولتمردانش شده است.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو گفتوگوی «وطن امروز» با مجتبی صمدی درباره اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در ایالات متحده است که در ادامه میتوانید بخوانید: ماجرا از تحصن و تظاهرات دانشجویان در برخی دانشگاههای مطرح آمریکا نظیر دانشگاه کلمبیای نیویورک شروع شد و با دخالت پلیس به سرعت به سمت یک بحران پیش رفت. این تجمعها به صورت زنجیرهای دانشجویان دیگر دانشگاهها مثل آستین تگزاس، هاروارد، سیاتل، برکلی، اموری جورجیا و... را نیز تحت تاثیر قرار داد و آنها را وارد صحنه اعتراضات کرد. حالا شعارها علیه اسرائیل و پایان دادن به جنگ در غزه به یک جنبش سراسری در آمریکا تبدیل شده است اما سرکوبها گسترده است و اگر پلیس در میدان نتواند بر دانشجویان غلبه کند، رسانههای آمریکایی وارد عرصه میشوند؛ چنانکه یکی از کارشناسان شبکه فاکسنیوز میگفت: «شعار آزادی فلسطین از نهر تا بحر همان شعاری است که حزبالله لبنان و کشورهایی چون ایران آن را سر میدهند».
کار به جایی رسید که نتانیاهو هم نسبت به این اعتراضات ادامهدار که بهرغم هجوم وحشیانه پلیس آمریکا همچنان با قدرت ادامه دارد، بشدت انتقاد کرد و از دولت آمریکا خواست این حرکات به زعم او «یهودستیزانه» را سرکوب کند. در این میان جواب دانشجوها با باتوم و گاز اشکآور داده میشود. استقرار تکتیراندازها روی بام ساختمان برخی از این دانشگاهها و البته دستگیری اساتیدی که با دانشجوها همراهی میکردند، از صحنههای تکاندهندهای بود که در روزهای اخیر در اعتراضات دانشجویان آمریکا مشاهده شد؛ تا آنجا که اساتید فلسفه غرب، یعنی همانهایی که مفاهیم حقوق بشر، دموکراسی و آزادی موجود در این فلسفه را تدریس میکردند نیز جزو دستگیرشدگان قرار گرفتند! جالب آنکه این دانشجوها در شرایطی سرکوب میشوند که خواستار براندازی نیستند و علیه حکومت مستقر دست به شورش نزدهاند، بلکه نسبت به نسلکشی مردم فلسطین در حال اعتراض هستند. حضور نظامیها در دانشگاهها و فشار بر اساتید برای استعفا از جمله جلوههایی است که پس از عملیات توفان الاقصی شاهد آن هستیم. پیش از این مساله سرکوب دانشجوها از طریق نرم و ممنوعیتهای اجتماعی پیگیری میشد اما این روزها وضعیت در آمریکا متفاوت شده و یادآور روزهای جنگ ویتنام است.
برای درک این شرایط با مجتبی صمدی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه آمریکایی به گفتوگو نشستیم که طی آن وی به تشریح شرایط اجتماعی - سیاسی ایالات متحده پرداخت.
صمدی درباره ریشههای اعتراضات شکل گرفته در دانشگاههای آمریکا گفت: اتفاقی که شاهد هستیم در ۲ بعد کلی قابل بررسی است؛ یکی حمایت ساختار سیاسی آمریکا از اسرائیل که یک مساله مهم است و از گذشته تاکنون شاهد آن هستیم. در اینجا ما شاهدیم افکار و تفکرات مذهبی و به نوعی تفکر فرقهگرایانهای که در آمریکا وجود دارد، با تفکرات صهیونیسم پیونده خورده است. در دوران کارتر هم شاهد چنین رویکردی بودیم اما با روی کار آمدن جورج بوش پدر، این پیوند ناگسستنی در حوزه مذهب و سیاست به وجود آمد و یک جور الهیات سیاسی و یک حزب سیاسی - مذهبی پررنگی را در آمریکا پدید آورد.
وی افزود: نسلی که الان در ساختار سیاسی حاکمیتی آمریکا نقش ایفا میکند، از اواخر قرن ۱۹ شکل گرفت و کمکم در ساختار سیاسی این کشور نقش ایفا کرد و عملا یک ترکیب کلیدی برای ایالات متحده شده.
صمدی گفت: اما در بعد دوم، جریان دیگری که در سمت دیگر این نزاع قرار دارد، از تغییرات نسلیای ریشه میگیرد که در جامعه آمریکا به وجود آمده است و الان ما شاهد به وجود آمدن یک نسل جدید هستیم با تجربیات متفاوت که به نظر میآید در جامعه دانشگاهی آمریکا این تجربیات متفاوت اثرگذار بوده است. نسل بومرها که بعد از جنگ دوم جهانی متولد شدند و تجربیات بعد از جنگ را داشتند و همچنین نسل ایکس که خود را پیوند زدند، با به وجود آمدن اسرائیل، اینها به نسل زدی منتهی شدند که سبک زندگیاش، مصرفش، توجهاتش و... کاملا متفاوت با آن ساختارهایی است که در واقع از رژیم صهیونیستی حمایت میکرد و این نکتهای حائز اهمیت است.
* هشدار جدی نسل زد
استاد دانشگاه در تشریح شرایط جامعه آمریکا گفت: بعد از ماجرای ۷ اکتبر یک نظرسنجی در جامعه آمریکا انجام شد. بویژه نظرسنجیهایی که موسسههای «هاروارد» و «هریس» انجام دادند. ۱۳ دسامبر این نظرسنجی انجام شد. خروجیاش یک تلنگر جدی در آمریکا به وجود آورد به این نحو که ۵۱ درصد نسل زد خواهان پایان حاکمیت اسرائیل و به وجود آمدن یک حکومت مستقل فلسطینی بودند. این یک اتفاق خیلی خاصی بود که از یک تغییر دیدگاه در جامعه آمریکا حکایت میکرد و برای جامعه آمریکا یک هشدار جدی بود. در آن نظرسنجی مشخص شد دوسوم نگاهشان نسبت به یهودیان اینطور است که آنها را یک طبقه کاملا ظالم و ستمگر میبینند که در دنیا فعالیت میکنند. این نظرسنجی نشان میدهد ما با یک تغییر نسل در دیدگاه و تفکر و عملکرد روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: الان مقطع سنی ۱۸ تا ۲۴ سالهها در دانشگاهها هستند و از آن طرف هم آن نسل حاکمان و سردمداران ایالات متحده هستند که پیوند خوردهاند با اندیشه صهیونیستی و نهایتا این تضاد یک تناقض شدید به وجود آورده است.
* آزادی بیان و مشت آهنین
صمدی در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا که خود را سردمدار دموکراسی میداند و از آزادی بیان دم میزند، رفتاری وحشیانه و سرکوبگرانه با دانشجوها و حتی اساتید دانشگاه در پیش گرفته است، گفت: دهه ۱۹۷۰ هم ما با یک جنبش دانشجویی در ارتباط با قضیه ویتنام و طولانی شدن جنگ روبهرو بودیم که با آن هم برخورد شدیدی شد. در دهه ۷۰ فضای دانشگاهها درگیر اعتراضات شد و کمکم افکار عمومی همراه این اعتراضات شد و وضعیت جنگ تعدیل شد.
وی افزود: اما به هر حال در قانون اساسی آمریکا روی آزادی عقاید، مذاهب، آزادی بیان و... تاکید زیادی شده است. دقیقا کسانی وارد آمریکا شدند که خودشان تحت ظلم و ستم دولتهای دیگر مثل بریتانیا قرار داشتند یا پروتستانهایی که تحت فشار کاتولیکها بودند به آمریکا میرفتند. به همین خاطر در قانون اساسی آمریکا آزادی بیان مساله مهمی است ولی اتفاقی که در عمل رخ میدهد، متفاوت است. مثلا در ماجرای مرکانتیلیسم، به بهانه ترس از جریانهای کمونیستی، هنرمندان را به دادگاه کشیدند، چرا که ترس از دست رفتن حاکمیت باعث میشد خط قرمزهایی برای آزادی تعریف شود. در همین ماجرای اخیر هم حاکمیت و همینطور رسانههای جریان اصلی، از شگردهایی استفاده میکنند تا از آزادی بیان علیه همین اعتراضات استفاده کنند!
وی تصریح کرد: اولا که درباره اسرائیل عمده رسانههای آمریکایی حق ندارند آن را محکوم کنند. حتی اگر گزارشهای میدانی نیز از اعتراضهای دانشگاهها تهیه میکنند، میگویند درست است که دانشجوها حق دارند آزادی بیان داشته باشند ولی این آزادی بیان با یهودستیزی تداخل پیدا کرده است! اینها دارند آزادی دیگران (یهودیها) را تهدید میکنند، لذا باز از مقوله آزادی برای مقابله با آزادی بیان استفاده میکنند اما اکنون که ما با کشتار ۳۵ هزار انسان طرف هستیم، دیگر نمیشود این جنایت را پنهان کرد. دیگر آن اسطورههایی که در روایتسازی اسرائیل به وجود آمده بود در حال فرو ریختن است و قابلیت توجیه ندارد. اکنون اگر ما از فضای درگیری دانشگاهها و رسانهها فاصله بگیریم، میبینیم آن اسطورهسازی از اسرائیل که شکستناپذیر است، به دنبال صلح و آرامش است و... رو به اضمحلال است و قطعا دارد در جامعه آمریکا این تصورات تغییر میکند و این خیلی مهم است.
صمدی درباره سرنوشت دانشجوها یا اساتیدی که در اعتراضات دستگیر میشوند، میگوید: تصویب یکسری مجموعه لوایح در کنگره آمریکا برای محدودسازی و کنترل فعالیت و ورود این افراد به دانشگاهها قابل پیشبینی است. نمونه چنین کارهایی از قبل هم وجود داشته است. پیشتر هم کسانی در جامعه نخبگان آمریکا و حتی یهودیانی که علیه اسرائیل موضع گرفتند، از فعالیت آکادمیک محروم شدند و همانطور که در شرکت گوگل هم یک تعداد نخبه از کار اخراج شدند، به نظر میرسد شاهد تصویب یکسری لوایح در کنگره باشیم که باعث طرد شدن این اساتید و دانشجوها از فعالیتهای آکادمیک شود.
کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد: یک نکتهای را اینجا عرض کنم که ۲۵ درصد بدنه دانشگاههای معتبر آمریکا را یهودیها تشکیل میدهند. در این درصد، حتی اساتید یهودی نیز وجود دارند. یعنی آنها هم در میان نخبهها و هم تربیت نخبگان جامعه آمریکا نقش داشته و دارند و اتفاقهایی که الان در دانشگاههای آمریکا رخ میدهد، با وجود این نخبگان یهودی است، لذا کسی تصور نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد. در این درگیریها میبینیم که همراه با پرچم حمایت از فلسطین، گروههای یهودی مخالف صهیونیسم هم هستند.
وی در این باره که آینده تحولات رخ داده در جامعه آمریکا ویژه دانشگاههای این کشور را چطور میبیند، اظهار داشت: ممکن است با قوانین و بگیر و ببند، فضا را کنترل کنند ولی شما با یک جامعه مواجه هستید که نسل زد آن تفکراتش فرق کرده است. همین الان در کنگره چندین نماینده با چفیه به مجلس نمایندگان میروند و در حمایت از فلسطین صحبت میکنند. ممکن است این نمایندگان یا حتی فرزندانشان تهدیدهایی شده باشند و حتی با خطر اخراج از مدرسه و دانشگاه روبهرو شده باشند ولی همه اینها نشان میدهد در آینده در سطح حاکمیتی آمریکا نیز شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود.
صمدی در پایان گفت: البته یک نکتهای درباره تغییرات نسلی در آمریکا وجود دارد. از این لحاظ که ترکیب جمعیتی آمریکا دیگر آن اکثریت سفیدپوست با تفکرات عموما اوانجلیستی که صهیونیستگرا بودند، نیست. حجم و میزان و تعدادشان کمتر شده و در همین نسل زد که روی صحبت ما است، تقریبا ۵۰ درصدشان اقلیتهای نژادی هستند. هیسپانها، سیاهپوستها، رنگین پوستان و... که خودشان طعم تبعیض نژادی را چشیدهاند، اکنون در جامعه آمریکا به لحاظ جمعیتی به مرحلهای رسیدهاند که رفته رفته اکثریت را از سفیدپوستها میگیرند و ترکیب جمعیتی دیگری با تفکرات و رویکردهای جدیدی را رقم میزنند. این مسالهای است که آمریکا با آن روبهرو است و بدون شک برای کنترل و مدیریت آن در حال برنامهریزی است.
انتهای پیام